جاوید قدیمی

غصه

بار غم عشق

ای نسیم، ای باران بیا و ببار غم و اندوه را ببر غصه هایم را ببر دیگر نمی خواهم بار غم عشق او را

ادامه مطلب

هوا ابری که می شود

هوا ابری که می شود پنجره ی اتاقم نقره ای می شود آن را هم دوست دارم نمی خواهم هوا آلوده شود آخر پنجره ام مدال برنز می گیرد!

ادامه مطلب

زمان هجران

من از این وادی هجران زمان بیزارم از قصه به غصه رسیدن هایم بیزارم تازه می فهمم که صورتک ثانیه هایم رنگ سیاهی به خود گرفته اند!

ادامه مطلب