جاوید قدیمی

نگاه

جرعه ای از عشق

در دیدن جمال روی تو مشتاق نگاهم مشتاق نگاه روح نیازم از بحر وجودت جرعه ای از عشق بده سیراب کن جــــــانم را

ادامه مطلب

پنجره ی نگاه من

پنجره ی نگاه من سودای دیدنت را دارد اشک می ریزم مثل باران چشمانم برق میزند چون قطرات زیر مهتاب

ادامه مطلب

بیگاهی آزادی از آزادی

همه امیدم به سرایی خیالی می انجامد همه روح نیازم به حرمکده ی بی جانی می انجامد عمر من از پیله ی پروانه ی خاکستری آزاد است عمر من گر…

ادامه مطلب