جاوید قدیمی

خیال

زندگی پوسیده

پدرم چه خوش می گوید زندگی در پی پرده ی خیال می پوسد چه خیال ها که ندارم و چه راه ها که آنها را بپوشانم

ادامه مطلب

جاده ی متناهی هستی

شب از این ره به سلام سحرانگیز خیال، توأمان با وهم احدیت خواهد رسید. این هیاهویی گوشه و کنار همه از هلهله ی بی تاب گمان ساطع می شوند. چه…

ادامه مطلب

پل های خیال

گفتند که قلبت بشکست گفتم که نه، قلبم نشکست تقدیر خدا بود پل های خیالم بشکست

ادامه مطلب