جاوید قدیمی

خون

خویش تویی

فاصله مرگ و زندگی یک دم است فاصله عشق و خون هیچ و هیچ فاصله بین من و من یک جهان پر شده ام از دلمشغولی بی حاصل این جهان…

ادامه مطلب

غصه ی قصه ی عاشورا

و از آنجایی که دلم پر خون است همه حال و همه احساسم پر جون است من به پی بی امتدادها می خواهم رسم من به پرواز کبوترها می خواهم…

ادامه مطلب